الان یکی از اینفلوئنسرایی که تو اینستا دارمش یه استوری گذاشت و سوال پرسیده بود اگر خاطره ی خنده دار از اولین قرارتون دارید بفرستید واسم یاد خاطره خودم افتادم .


من کلا همیشه سرم درد میکرد واسه خرابکاری،اولین قراری که با یه پسر گذاشتم خیلی وقت پیش بود حدودا 6 یا 7 سال پیش . بعد اونموقع اینجوری نبود ک عکس طرفو ببینی قبل قرار !منم ک کلا تا حالا ندیده بودمش و اون دیده بود و پیام داده بود،منم کوچولو بودم دیگ باهاش مچ شدم مثلا ،قرار گذاشتیم همو ببینیم بعد چند ماه،
روز قرار با دوستم رفتم کافه از همون در ورودی دیدم یکی وایساده و سلام احوال پرسی کرد و راهنماییمون کرد ک بفرمایید فلان میز بشینید منم حتی سلام ندادم فقط سرمو ت دادم که ینی اوکی متوجه شدم برو دیگ ،دیدم این داره دنبالمون میاد
من نشستم اونم نشست کنارم یهو بدنگاش کردم گفتم تو مگه گارسون نیستی؟گف نه.دیدم همه دارن با تعجب نگام میکنن بعد فهمیدم اوووه اینک همون ادمیه ک من باهاش چت میکردم . انقد شوکه شده بودمو تو ذوقم خورده بود که سردرد گرفتم و یه کلمه ام باهاش حرف نزدم از اول تا اخر قرار 
خیلی داغون شده بود بنده خدا بدتر اینک چنتا از دوستاشم بودن و حسابی خیط شده بود
اخرش وقتی برگشتم خونه کلی عذاب وجدان گرفتم گفتم تو زشت نیسی ناراحت نباش فقط من روز بدی داشتم حالم خوب نبود 
انتظار بردپیت داشتم جواد رضویان بنده خدارو دیده بودم
هنوزم قیافم لحظه ای که فهمیدم گارسون نیس کسی ک تعارفمون کرده و خود طرفی بوده که باهاش قرار داشتم  یادم میاد میترکم از خنده 
خلاصه که من از همون اول شانس نداشتم 
بقول احمد ذوقی :اینم شانس مایه


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها